
اری زولدان، مدیر عامل Quantum Media Group و رئیس کمیتهی رسانه و توسعه در Zahn Center for innovation است. در ادامه با او همراه میشویم و به ذکر علتها و راههایی برای کنار گذاشتن دغلکاری و فریبکاری در کسب و کار به زبان خودش میپردازیم.
در دنیای بیرحمی زندگی میکنیم. در جدال زندگی، گاهی ارزشها زیر پا گذاشته میشوند. یک ارزش در این میان بسیار برجسته است و آن صداقت است. از فروشندگان خودرو گرفته تا سهامداران بورس و کارآفرینان دوآتشه همه با آن درگیرند. همهمان در جریان این کلیشهها بودهایم و داستانهای زیادی از انواع کلاهبرداریها و لاپوشانیها شنیدهایم.
اما چه چیزی است که مردم را به زیر پا گذاشتن خط قرمزها و فریب دادن مشتریان، کارمندان و تمام دنیا میکشاند؟ علاوه بر این، چرا کسی با دانستن تمام خطراتی که پیش روی او است، به فریبکاری و تقلب برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار متوسل میشود؟
علت این است که مردم زیاد فکر نمیکنند. ما ترجیح میدهیم چشمانمان را ببندیم و از وسوسهها پیروی کنیم. کافی است کمی بررسی کنید تا بهسادگی یاد بگیرید چگونه ذهن خود را برای رعایت صداقت در کار چارچوببندی کنید. برای دست به کار شدن، در ادامه به ذکر چند نکته میپردازیم.
۱. تصور میکنیم صداقت، سرعت رشد ما را کند میکند
بیایید روراست باشیم؛ از آخرین زمانی که واقعا تمام شرایط و ضوابط کار یا پروژهای را خواندید، چه مدت گذشته است؟ دنیا بهسرعت در حال تغییر است و مردم آنقدر صبر ندارند که برای تمام مراحل هر کاری زمان بگذارند. وقتی میبینیم که میتوانیم از چیزی چشمپوشی کنیم، بهراحتی اینکار را میکنیم.
اما تصمیمهای شما زمانیکه یک شرکت را مدیریت میکنید تأثیری دنبالهدار بر بازار کاری دارند. بر اساس مطالعهای که در اکتبر ۲۰۱۴ توسط شرکت ارتباطات جهانی و روابط عمومی Cohn & Wolfe انجام شد، صداقت مهمترین خواسته مشتریان از یک برند است.
بنابراین اگر نمیخواهید استارتاپ شما جزو آمار ۹۰ درصدی استارتاپهای ناموفق قرار گیرد، در مورد برند خود به راستگویی پایبند بمانید. اینکار در درازمدت موفقیت شما را در مدیریت استارتاپ تضمین میکند.
۲. تصور میکنیم که دروغمان هیچگاه آشکار نمیشود
نیمه شب است و در جاده روستایی متروکهای هستید؛ چه کسی میتواند ببیند که یک چراغ قرمز را رد میکنید؟ به همین ترتیب چه کسی متوجه میشود اگر یک ماده ذکرنشدهی زائد را در محصول بریزید یا تنها نیمی از حقیقت را به مشتری بگویید؟ چون آنها بههرحال از فریبکاری شما سر درنمیآورند؟
این معضلات اخلاقی با یک معمای معروف همسو هستند که: «اگر یک درخت در جنگلی که کسی در آن نیست بیفتد، صدایی ایجاد میشود؟» شاید صدایی ایجاد شود و شاید نشود؛ بستگی دارد از چه کسی بپرسید. درخت بههرحال افتاده است و در این مورد شکی نیست.
ما دیگر بچه نیستیم. نباید با ترس از مجازات از سوی مقامات قانونی و برعکس، با خوشحالی از پیروزیهای بهدست آمده به روشهای دور از صداقت زندگی کنیم. این طرز فکر بسیار ناپخته است و هیچ شرکتی نمیتواند بهمدت طولانی با این عقیدهها برقرار بماند.
شاید در ابتدا دروغ شما مشخص نشود اما با ادامه دادن روندی بهدور از صداقت، در نهایت نام خود را لکهدار میکنید؛ چرا که مردم نادان نیستند و بالاخره همه چیز برملا میشود. تنها یک سوءظن کوچک کافی است تا کار شما تمام شود. در بهترین حالت، مشتری خود را از دست میدهید. در بدترین حالت، مانند رسوایی مارتا استوارت در سال ۲۰۰۴ به زندان میافتید.
۳. روال عادی اینگونه است
متأسفانه طبق بررسی رابرت اس. فلدمن در دانشگاه ماساچوست، مشخص شد که ۶۰ درصد از مردم در طول گفتگوی ۱۰ دقیقهای حداقل یک بار و بهطور میانگین، دو یا سه دروغ میگویند. بااینحال اینکه همه دروغ میگویند، دلیل بر درستی آن نیست. هر کسی میتواند بهترین خودش باشد. تنها باید آگاهی هوشیارانهای داشته باشد و برای آموزش خود تلاش زیادی کند. خوشبختانه کسب و کارهایی که بر اساس اصل صداقت بهعنوان بهترین سیاست کار میکنند نیز کاملا رایج هستند.
شرکتها در سرتاسر دنیا شروع به بازنشانی ارزشهای صداقت و همچنین ادامه کسب و کار بر مبنای آنها کردهاند. ماتی کوئن از Pesach که یک برنامه هتل برای تعطیلات است، اظهار میکند:
صداقت و شفافیت در کسب و کار ما مانند اکسیژن برای بقا هستند.
Buffer، یک شرکت مربوط به رسانههای اجتماعی با انعکاس دادن این اصول پایه، عبارت ابتکاری شفافیت رادیکال را به معرض اجرا میگذارد. تمام درآمد آنها در معرض عموم قرار دارد و بین کارمندان هیچ مورد مخفی وجود ندارد. این کار باعث از بین رفتن خصومتهای زیادی میشود که در محیطهای کاری گوناگون وجود دارد.
۶۰ درصد از مردم در طول گفتگوی ۱۰ دقیقهای حداقل یک بار و بهطور میانگین، دو یا سه بار دروغ میگویند
تیرات کامدار، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل شرکت جواهرات و ساعت TrueFacetمیگوید که شرکت او طبق این استانداردها مدیریت میشود.
وجود بازارهای جواهر و ساعت لوکس بسیار غیر شفاف، ما را به راهاندازی TrueFacet ترغیب کرد. هدف ما این است که شفافیت را به مصرفکنندگان بازگردانیم. ما استاندارد جواهر و ساعتها را با ارزش بازار تنظیم میکنیم. این موضوع قدرت خرید محصولات با منصفانهترین قیمت را برای مشتریان فراهم میکند. به همین دلیل است که ما مشتریان دائمی پیدا میکنیم.
ایجاد صداقت
پرورش این خصیصه شخصیتی نیاز به تلاش و صبر زیادی دارد. شرایطی ایجاد کنید که بتوانید حتی دروغهای مصلحتی خود را در زمان به زبان آوردن تشخیص دهید و اشتباه خود را اصلاح کنید.