این در حالی است که پیشبینیهای این موسسه برای سال ۲۰۲۰ تعداد ۸۹.۱ میلیون ساعت بوده است.
گرچه گزارشهایی از این دست نشاندهنده افزایش فروش این دسته از محصولات است، اما باید گفت که علیرغم همه این آمارهای مثبت، ساعتهای هوشمند دستگاههایی هستند که در عمل مردهاند و البته برای این ادعا دلایلی هم وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
دلیل اول این است که ساعتهای هوشمند مورد کاربرد و استفاده همه مردم نیستند. بهعبارتی، آنها دستگاههایی هستند که صرفا عده کمی نسبت به خرید آنها هیجان و علاقمندی دارند. شاید بتوان این ساعتها را جز گروهی از محصولات الکترونیکی دستهبندی کرد که خیلی دیربهدیر نیاز به جایگزینی و عوض کردن پیدا میکنند؛ از جمله این وسایل میتوان به تلویزیونها و تبلتها اشاره کرد. در واقع همین موضوع، دلیل اصلی فروش پایین این دستگاهها نسبت به اسمارتفونها محسوب میشود.
از طرفی، عدهای شاید بر این باور باشند که ساعتهای هوشمند هنوز در ابتدای راه خود هستند و هرچند باتری و صفحات نمایش آنها از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند اما در آینده میتوان شاهد پیشرفتهای چشمگیری درباره آنها بود. این گفته شاید تحلیل درستی باشد، بهطوری که حتی گلکسی واچ سامسونگ که همین چند روز پیش رونمایی شد توانست تاحدودی علاقمندان خود را سورپرایز کند. اما مسئله اصلی اینجاست که سرعت بهروزرسانیها و بهبود آنها در مقایسه با گوشیهای هوشمند بسیار کند و ضعیف است. آیا مثلا میتوان امیدوار بود که تا سال ۲۰۲۲ ساعتهایی با نمایشگرهای MicroLED وارد بازار شوند که علاوه بر سنسورهای مختلف پایش سلامتی و تناسب اندام، مجهز به باتریهایی با توان مصرف چند هفتهای هم باشند؟
نکته بعدی این است که رشد فروشهای پیشبینی شده برای ساعتهای هوشمند از جمله همین گزارش موسسه IDC، شامل دستبندهای هوشمند هم میشود. این بدین معنی است که بازار این ساعتها چندان قوی نیست که بتواند خود تبدیل به یک شاخه مستقل گردد و به همینخاطر در اکثر گزارشها معمولا همه پوشیدنیهای هوشمند را در یک دسته قرار میدهند. بهعلاوه، این محصولات به دلیل درآمد پایینی که برای شرکتها به همراه دارند، سرمایهگذاری بیشتر در بخش تحقیق و توسعه آنها نیاز به توجیهپذیری بالایی دارد.
از سویی نباید فراموش کرد که بازار هدف این نوع ساعتها را دو دسته افراد تشکیل میدهند: کسانی که بیشتر بهعنوان لوازم تجملی به آنها نگاه میکنند و عدهای که برای فعالیتهای ورزشی خود مانند دویدن و دوچرخهسواری اقدام به خرید میکنند. اما اگر دقیق نگاه کنیم در مییابیم که مجموع این افراد تنها بخش کوچکی از بازار هستند و بهغیر از آنها، کسی برحسب تصادف تمایلی به خرید این دستگاها ندارد.
به همین خاطر است که هر سال شاهد عرضه ساعتهای مشابهی بدون حتی کوچکترین تغییری در طراحی و ارایه ویژگیهای جدید هستیم. برای مثال هر چند اپل واچ سری ۳، سختافزار بهتری نسبت به اپل واچ اولیه به ارمغان آورده، اما این امر در استفاده روزمره آن تفاوت چندانی ایجاد نمیکند. این موضوع در مقایسه گلکسی واچ سامسونگ با مدل ۲۰۱۶ ساعت Gear S2 و ساعت هوشمند واچ ۳ هواوی با مدل اصلی آن هم صادق است. هدف سازندگان این دستگاهها، به جای اینکه ارایه دستگاهی با قابلیتهای جدید و هیجانانگیز در این زمینه باشد، بیشتر متوجه افزایش فروش (به هر ترتیبی که شده!) محصولات تکراری بوده است.
در نهایت باید بر این نکته تاکید کنیم که منظور ما از گفتن موارد بالا این نیست که ساعتهای هوشمند قرار است بهکلی محو شوند و یا فروش بازار آنها به صفر برسد؛ نه! آنها همچنان وجود خواهند داشت و صد البته سازندگانی پیدا خواهند شد که طراحیها و دیزاینهای مختلفی را در این زمینه عرضه خواهند کرد. اما همه حرف ما این است که ساعتهای هوشمند هرگز نمیتوانند بهخودیخود تبدیل به یک ضرورت واقعی در زندگی کاربران و مشتریان شوند. این بدین معنی است که توسعه آنها تنها به این بستگی خواهد داشت که چه چیزی از پیشرفتهای رخ داده در زمینه گوشیهای هوشمند نصیب آنها میشود. شاید بتوان گفت که این دستگاه بیشتر شبیه مردهای است که اگرچه در احتضار است اما نمیمیرد! (چه مشقتی بالاتر از این!!)